مثل همیشه بی سروصدا و بی دعوت سر رسید.این روزها میهمان همیشگی اتاقم شده...تنهایی را میگویم!
یک لیوان بغض را لاجرعه سر کشیدم...
نشست روبه رویم...چهره اش سرد بود!بدون روح!
دستان سنگینش را به سمتم آورد.خشک شده بودم وفقط تماشایش میکردم...
انگشتان سرد تنهایی گلویم را فشرد!سعی کردم فریاد بزنم:تنهایی داره خفم میکنه!
ولی فقط صدایی خفه از ته چاه دلم بیرون امد!
چاه دلم فوران کرد و قطره قطره اشک هایم روی کویر خشک صورتم روان شد...
و باز هم هیچ کس نفهمید که من در گوشه ای از این دنیا دارم از تنهایی خفه میشوم!!!
نظرات شما عزیزان:
صید برگشته بود. یک ماهی بزرگ در قایقش بود. به او گفت: با این
سرعتی که داری چرا ماهی های بیشتری نمی گیری؟؟؟
ماهیگیر گفت: همین هم خرج زن و بچه هایم را در می آورد...
توریست گفت: بقیه ی روز را چه کار می کنی؟؟؟
گفت: با بچه هایم بازی می کنم، کتاب می خوانم، از مناظر اینجا لذت
می برم، گیتار می زنم و با دوست هایم در دهکده نوشیدنی می نوشم...
توریست گفت: اگر بیشتر ماهی بگیری، با پول اضافه اش می توانی
چند قایق دیگر بخری. بعد از آن می توان بدون واسطه جنس هایت را
بفروشی. بعد می توانی با پول اضافه ات یک کارخانه ی کنسرو سازی
همین اطراف بزنی...
ماهیگیر گفت: بعد چی؟؟؟
* بعد می توانی به نیویورک بروی در بورس سرمایه گذاری کنی.
ماهیگیر گفت: بعد چی؟
* بعد دیگر وقت خوشگذرانی است، سهام ات را در موقع مناسب
می فروشی.
ماهیگیر پرسید: بعد چی؟
*بعد با میلیون ها دلار پول ات می توانی یک کلبه همین اطراف بخری.
ماهیگیر پرسید: بعد چی؟
*** بعد می توانی با بچه هایت بازی کنی، کتاب بخوانی، از مناظر
اینجا لذت ببری، گیتار بزنی و با دوست هایت در دهکده نوشیدنی
بنوشی...
منم هر چي جون ميكنم اين دوران تموم نميشه....
راستي اون دفعه يادم رفته بود ادرس وب بذارم.الان گذاشتم.بيا.
بازم خوشبحالت كه ميري دانشگاه.
دل از اين هاست كه تنــهاست نه از فاصله ها
گر چه ديگر هــمه جا پـر ز جدايــي شده است
مشكل از طاقـت دلـــهاست نــه از فاصـــله ها . . .
به تــو چــتر تعــارف می کـنند !
پـــرده را کـــنار مــیــزنم ،
بــاران خــودش را مــی زند بــه شــیــشـه
مــن خــودم را بــه آن راه !
تمــام چــیزی کــه بــاید از زنــدگـــی آمــوخــت . . .
از دستم ناراحتى؟
پاسخ: نه آجی جونم... کی گفته؟!!!!!!
با اجازه لينك شدي
با تبادل لينك موافقي؟؟
شکستن دل
به شکستن استخوان دنده میماند
از بیرون
همه چیز رو به راه است ،
اما هر نفس
درد است که میکشی...
یه روز قلبمو پس دادی...
واسم سخت بود که تنها شم...
مهم اینه که تو شادی...
تو خوشبختی و ارومی ...
با عشقی که خودت خواستی...
چقدر شیرینه دنیای کسی که عاشقش هستی...
چه خوشحالم که می بینم تو خوشبختی...
با اینکه می گذره روزام به هر سختی...
چه خوشحالم که می بینم تو قلبت غصه ها مردن...
با اینکه چشمای عشقت منو از خاطرت بردن...
چه خوشحالم که می بینم تو خوشبختی...
همیشه ارزو بودی ولی حالا یه رویایی..
یه جور عادت شده واسم شبای سرد تنهایی...
میدونم خنده می میره روی لب های پژمردم..
تو شادابی و من بی تو همیشه سرد و افسردم...
مي تــــــــوان آسود
در انتهـــــــــــاي راهــــي که به بن بست رسيده است
و بــــــــــــــالا رفت
از ديـــــــــوار روزمرگي ها
و نتـــــــــــرسيد
از آنچه پشت ديــــــــوار است !
فاصله تنها یک حرف ساده بود
از قول من
به باران بی امان بگو :
دل اگر دل باشد ،
آب از آسیاب علاقه اش نمی افتد
آفرین به من هم سر بزن اگه دوست داشتی بلینک من
وبه من بگو تا لینکت کنم
پاسخ: فداااااااااااااااااااات...خون دل خوردم سرش!!!:(
خوبی؟؟
نمیدونم چرا اما...
آپم!
پاسخ: یااااااخدااااااااااااااااااا...عجبی!!!!!!!!
سپردم به دستهای خواهشت
دیدی بی حواس!
پایت به سنگ خورد،افتاد بر زمین...شکست
دیدی چه بی صدا دلم شکست!
دیدی حدیث عشق و جنونت فسانه بود
دیدی عاشقانه هایت فقط یک ترانه بود
دیدی عشق پاک من برایت بهانه بود
و کلام نگاهم برایت چه بیگانه بود
دیدی کوهکن!
دیدی به جای کوه غم ،تیشه ات قلب من نشانه گرفت
دیدی قایق عشقم ز دریای محبت کناره گرفت
کبوتر دلم هوای آشیانه گرفت
آسمان غم ابر ناله گرفت
دیدی ...
عشقت حباب بود و در هوا شکست
دیدی دلم شکست
پاسخ: مررسی...خیلی خوشحال شدم...
منم خوبم امّا دقيقا مثله پستِ ثابتم......
صف می کشند دلتنگی های من چو دانه های تسبیـح به نخ کشیده شده …
چقدر بگردانم دانه ها را تا تو بیایی ؟
+++++++++++++++++++++++++++
احســـــــاس میکنم روی دست خدا مانده ام. . .
خستـــــــه اش کرده ام. . .
خودش هم نمی داند
بامن چه کند! ! !
================
سلام خانومي شرمنده شما ببخش ب بزرگي خودت...
لطف كردي سرزدي
پاسخ: :(
خوبی.....؟
بوی غربت می دهم اما غریبه نیستم ، گرچه می دانم که عمری در غریبی زیستم ، روبه روی آینه شب تا سحر غم می خورم تا بفهمم عاقبت در جستجوی کیستم......................................پاسخ: سلام. هی... ممنون!
می خورم به سلامتی دو بوسه............
بعد همه خندیدن و همهمه شد و پرسیدن حالا بگو کدوم دو بوسه؟؟؟؟
گفت: اولیش اون بوسه ی مادر که از گونه بچه تازه متولد شده میکنه و بچه نمیفهمه!!!!
دومیش اون بوسه ای که بچه از گونه مادر فوت شدش میکنه و مادرش متوجه نمیشه!!!!
♥♥♥♥♥ مادر ♥♥♥♥♥
پاسخ: عااااااااااااااااالی بود...مرسی...
دلم می گیرد وقتی می بینم...
من هستم... او هست... اما
قسمت نیست...
نتم قطع بود نیومدم!!!ببخشید
وب مشنگی داری (مجید دل بندم اون قشنگ) در انتظار دیدار داخل وب oboly
به یاد داشته باشید
دل نوشته هایم را
یک " دل " نوشته است ...
kheyliiiiii ziba bood mersiiii aji princess