خیلی از این دنیا و آدماشو و خودم خسته ام....
خیلی خسته...
میشه بخوابمو دیگه بیدار نشم؟من ظرفیت ندارم خدا...من زود میریزم بهم...ناراحت میشم!بذار بذارن پای درک پایین باشه.
من هیچی نمیگم.ولی منم خدایی دارم.شایم دوسم نداشته باشه...ولی بازم خدامه!
خدایا...همه ی آدمات بدن...همشون.حتی من!!!!!
دارم خفه میشم...
:((
نظرات شما عزیزان:
خیلی خیلی وقته خبرت ندارم معلومه کجایی
من کودکانه بیقرار دیدنت میشوم
بی آنکه فکر کنم چه کسی دلتنگ من خواهد شد…
منم دقیقا همین حسو دارم
خسته ام...
خوش خرامیده و با حسن و وقار آمده است
به تو ای باد صبا می دهمت پیغامی
این پیامی است که از دوست به یار آمده است
شاد باشید در این عید و در این سال جدید
آرزویی است که از دوست به یار آمده است . . .
عیدت مبارک عزیزم..صد سال به این سال ها..
آرزوی لحظات خوش و زیبا واست.
من نیستم تو کجایی نیستی؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بیا یه سری به ما بزن بابا مردیم!!!
یادمان باشد که اگر خاطرمان تنها شد طلب عشق زهر بی سروپایی نکنیم
مهربانیی صفت بارز عشاق خداست یادمان باشد که ازین کار ابایی نکنیم
میروند دکتر میشن و دیگه به ما محل نمی ذارن.
خانم دکتر
در بدترین لحظه ها
تنها رها می کنی مراو
بدترینِ لحظه ها
وقتی است
که تو
مرا
تنها
رها می کنی
که در آسمان قلبم سالها پیش جا گذاشته بودی !
به حساب ضعف و بی کسی ام نگذار...
دلم به چیزهایی پای بند است..
که تـــــو یادت نمی آید
ﯾﺎﺩﺕ ﺑﺎﺷﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽﮐﻮﺗﺎﻫﻪ،
ﺻﺎﺩﻗﺎﻧﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﺎﺵ ﻭﺑﺪﻭﻥ ﮐﻨﺘﺮﻝ ﺑﺨﻨﺪ ،
ﺍﯾﻨﻮ ﺑﻪ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪﺩﻭﺳﺘﺸﻮﻥ ﺩﺍﺭﯼ ﻭﻧﻤﯿﺨﻮﺍﯼ ﺩﺭﺳﺎﻝ1392 ﺍﺯﺩﺳﺘﺸﻮﻥ ﺑﺪﯼﺑﻔﺮﺳﺖ .
از بس همه چیز را گردن من انداختی
دوست نداشتنت را
خیانتت را
بی توجهی هایت را
بهانه گیری هایت را
و در آخر رفتنت را !
اما کسی جرات ندارد به من دست بزند
یا از صفحهء بازی بیرونم بیندازد
"شوخی نیست من شاه شطرنجم... " !!!
=========================
هههههههههههههههههي
يادش بخير ي زماني
پرنسس خانمو به دوستاي قديميشم يه
سري ميزد:- |
تا که خفتیم همه بیدار شدند / تا که مردیم همگی یار شدند
قدر آن شیشه بدانید که هست / نه در آن لحظه که افتاد و شکست . . .
وقتى روشن میشه رو لبم سیگار رو سیگار
وقتى عشقم خاطرات اون شبهارو دود کرد
وقتى کنار غریبه اون شمع ها رو فوت کرد
يا شايدم كم اميدي بهتر باشه
آجو موخاستی ا دوریم خودکشی کنی؟؟؟؟
خب پ من مزاحمت نموشم راحت باش
راسی یه پیشنهاد
یه مارمولک بگیر دمشو بچین بنداز تو فنجون قهوه ات سر بکش .در جا میمیری
پیش پیش روحت شادو یادت گلامی
صید برگشته بود. یک ماهی بزرگ در قایقش بود. به او گفت: با این
سرعتی که داری چرا ماهی های بیشتری نمی گیری؟؟؟
ماهیگیر گفت: همین هم خرج زن و بچه هایم را در می آورد...
توریست گفت: بقیه ی روز را چه کار می کنی؟؟؟
گفت: با بچه هایم بازی می کنم، کتاب می خوانم، از مناظر اینجا لذت
می برم، گیتار می زنم و با دوست هایم در دهکده نوشیدنی می نوشم...
توریست گفت: اگر بیشتر ماهی بگیری، با پول اضافه اش می توانی
چند قایق دیگر بخری. بعد از آن می توان بدون واسطه جنس هایت را
بفروشی. بعد می توانی با پول اضافه ات یک کارخانه ی کنسرو سازی
همین اطراف بزنی...
ماهیگیر گفت: بعد چی؟؟؟
* بعد می توانی به نیویورک بروی در بورس سرمایه گذاری کنی.
ماهیگیر گفت: بعد چی؟
* بعد دیگر وقت خوشگذرانی است، سهام ات را در موقع مناسب
می فروشی.
ماهیگیر پرسید: بعد چی؟
*بعد با میلیون ها دلار پول ات می توانی یک کلبه همین اطراف بخری.
ماهیگیر پرسید: بعد چی؟
*** بعد می توانی با بچه هایت بازی کنی، کتاب بخوانی، از مناظر
اینجا لذت ببری، گیتار بزنی و با دوست هایت در دهکده نوشیدنی
بنوشی...
چقدر همه گرفته اند,
کاش همه خوب بودند
کاش همه شاد بودند
شاید گاهی باید کمتر ناراحت شد حتی به زور
متاسفم...حتی اگر دلت پرشده از ببخشیدای من
متاسفم...
گاه آنقدر پاك كه باورت نمي شود...
گاه آنقدر پست، كه نفست مي گيرد...
.
.
.
ولي باز بي خيال